طریق دانستن حقیقت پیغمبران معجزات است زیرا هر که دعوی مرتبه بلندی میکند، نمیتوان به محض دعوی باور کرده و معجزه مثل آن است زیرا که معجزه فعلی است که بشر از اتیان به آن عاجز باشد و بر خلاف مجرای عادت باشد و مقارن دعوی پیغمبری صادر شود.س اگر فعلی باشد که از بشر ظاهر شود آن معجزه نیست مثل آنکه صنایع غریبه و حیله های ارباب شعبده و اگر فعل خدا باشد و موافق عادت باشد آن معجزه نیست مثل آنکه گوید در وقت طلوع آفتاب معجزه من آن است که الحال آفتاب طلوع میکند و اگر مقارن دعوی پیغمبری نباشد آن را کرامت گویند نه معجزه مثل مائده حضرت مریم علیها السلام.و هر گاه شخصی دعوی پیغمبری کند و گوید که خدا مرا برای ریاست دین و دنیای خلایق فرستاده دلیل من این است که حق تعالی به اشاره من ماه را به دونیم میکند یا مرده را زنده میکند و در همان ساعت آن امر واقع شود ما البته میدانیم که آن راست میگوید زیرا که خدا بر همه چیز قادر است و علمش به همه چیز احاطه کرده است چنانکه بیان کردیم.پس اگر این مرد کاذب باشد دعوی او قبیح خواهد بود و اطاعت ما از او قبیح است. پس خدا اغوای همه بر قبیح کرده خواهد بود و این قبیح است و قبیح بر خدا محال است. چنانکه معلوم شد و باید که معجزه بر طبق مدعا باشد تا دلالت بر صدق پیغمبر کند و اگر موافق نباشد دلالت بر کذب صاحبش کند.چنانکه نقل کردهاند که: مسیلمه کذاب دعوی پیغمبری میکرد به او گفتند که محمد صل الله علیه و آله برای کوری دعا کرد روشن شد. او کسی را طلبید که یک چشمش کور بود دعا کرد آن چشم روشنش کور شد. گفتند: که محمد صل الله علیه و آله آب دهان مبارکش را در چاهی که خشک شده بود انداخت آن چاه پر آب شد. آن ملعون در چاه کمآبی آب دهان انداخت خشک شد و این را معجزه مکذّبه خوانند.1
1حق الیقین علامه محمد باقر مجلسی ره ص 37
نظرات شما عزیزان: